نشریه نگاری

نشریه نگاری

متن تنظیم شده سخنرانی حجت الاسلام آقاتهرانی

شنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۳۰ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم

بحث دیشب احکام کاربردی را شروع می کنم

شخصی بعد از 92سال سن با وجود تجارب زیاد و سن بالا در بحث خودسازی و خداسازی مشکل داشت،می خواست بداند چکار باید بکند. خودسازی می کند باید خداسازی کند. برای شناخت بحث معرفتی مطرح می شود .

رفت پیش  امام جعفر علیه سلام در زد امام مشغول نماز بودند منتظر ماند تا نماز تمام شود. غلام آمد و گفت داخل شو به برکت خدا، وارد شد  وقتی خدمت امام رسید سلام کرد و نشست و گفت به من بده از علمی که خدا به شما داده است،شناختی که شما دارید از کجاست بگویید من هم بروم کسب کنم.

اگر ما آن معرفت را پیدا کنیم می رسیم به انجایی که باید برسیم. کسی که معرفت پیدا کرد بهشت بر او واجب می شود. مشکل بی معرفتی است. ببین چطور معامله میکنیم در جامعه؟ چند می ارزی؟ خانم هایی که در کوچه و بازار با ظاهر غیراخلاقی راه میافتند چند میارزند؟

واقعا قیمت خودت را بگو،حساب کردی؟ اگر می ارزی چرا خودت را مفت می فروشی؟چرا با جهنم سودا می کنی؟

اگر خیلی می ارزی قبول کن که کم فروشی میکنی.

آن کدام عامل است که مارا جهنمی می کند و خدا می فرمایند جاودانه در ان اتش می مانند؟ ما آماده کردیم و خلق کردیم بسیاری از جن و انس را برای جهنم.

بسیاری از انسان ها دل دارند اما دل ندادند، عقل دارند اما عاقل نیستند،عمیق به مسائل نگاه نمیکنند،سطحی نگاه می کنند

چشم دارند امام کور هستند بصیرت ندارند، گوش دارند اما گوش شنوایی نیست. چشمان زیبایی دارند اما زیبا نمی بینند.

اولئک هم الغافلون این ها انسان های غافل هستند،غافل ادم نادان و جاهل است. ما به طور عمده غافل هستیم. غافل به چه کسی می گویند؟ مثالی می زنم : توفیقی حاصل شده من آمده ام در مشهد امام رضا برای طرح ولایت کشوری، مادر من در اصفحان زندگی می کند. از خیابان شیرازی آمده ام رد شوم که میبینم مادرم در ان طرف خیابان است. در خیابان موتور سواران بد می رانند،رانندگان بد رانندگی می کنند. درضمن رابطه بین بدن من و فولاد رابطه خوبی نیست،اگر موتوری گیر کند به گوشه عبای من ، بنده کارم تمام است. می گویند تو مواظب خودت باش ، من این را می دانم و میفهمم، امام همین که چشمم به مادرم می افتد باخودم می گویم مادر من در مشهد چه می کند اوباید در اصفحان باشد. در اینجا چه می شود؟ یک لحظه برای چیزی ک جالب تر بود،مهم تر بود،لذت بیشتری داشت در جلوی چشم من جلوه کرد، و مرا از همه این ماشین سواران و موتور سواران غافل کرد،پرده ایی جلوی چشمم می افتد و این باعث می شود مابقی مباحث را نبینم.

گاهی اوقات خیلی ناگهانی دنیا چشمانمان را می گیرد،شهوت چشمانمان را می گیرد،شهرت دلمان را می برد. آیا نیست اینجور؟

گاهی اوقات بچه آدم،پول آدم،مقام و علم آدم انسان را غافل می کند.

چرا شهدا را فراموش می کنیم؟ چون غافلیم. چرا انقلاب را یادمان می شود؟ چون غافلیم اولئک هم الغافلون

حضرت چند نصیحت به آن فرد کردند: فتوا ندهید زود نظر ندهید،فرار کن از اینکه حرف آخر را اول بزنی مخصوصا در امورات دینی.

پسری گوجه می فروخت گفتم 6کیلو گوجه به من بده،رفت پشت جعبه ها و از گونی گوجه های پلاسیده و له شده میریخت درون پلاستیک. گفتم از این پلاسیده ها نمی خواهم از رو و گوجه های سالم به من بده. گفت نمیشود که حاج آقا چه فرقی می کند؟ گفتم اگر فرقی ندارد از همین طرف بده. این کار را می گویند گول زدن. نان حرام می خوری نکن این کار را . قبول نکرد گفتم اصلا من گوجه نمی خرم. رفتم و از مغازه دور شدم. دیدم پشت سرم دوان شد و گفت واقعا حاج آقا این کار حرام است؟ گفتم بله حرام است.

نهی از منکر بکنید بچه ها ،می خواهد حرفتان را گوش نکند؟ خب نکند ولی شما بگویید شاید غافل است.خیلی ها با یک بار تذکر دادن بیدار می شوند،خیلی ها یکبار بهشان گفتند و برگشتند.

دروغ نگویید رو راست باشید ازدواج می کنی به شوهرت کمک کن در خوب بودن در ولایت مدار بودن در اینکه آقا را فراموش نکند.

از خدا طلب فهم کن مطلبی که می خواهیم بگوییم خیلی فهم می خواهد. طلب فهم کن از خدا ، خدا ک بخیل نیست می دهد

بیاموز برای اینکه عمل کنی ،یاد نگیر برای اینکه فقط بلد باشی. این علمی که می آموزی زکات می خواهد . زکاتش را پرداخت کن.

عالم بی عمل در قیامت بیش از همه حسرت می خورد.

حضرت فرمودند: این علمی که تو از من خواستی از آن علم ها نیست ، به زیاد خواندن و زیاد یاددادن نیست،این علمی است که خدا در دل هرکسی که بخواهد هدایت کند می اندازد،نور است به هرکسی نمی دهد.

مرد گفت:چیکار کنم؟ حضرت فرمودند حقیقت بندگی را در جانت طلب کن.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۳/۰۵/۱۱
  • ۲۴۵ نمایش
  • Z.GH

نظرات (۱)

اینو هم هم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی