سرمقاله
سرمقاله با موضوع ورودی های جدید
می خوریم،می خوابیم ،می خوانیم،معدل الف می شویم،گاه مشروط می شویم ،در پایان کارشناس و مهندس می شویم...بی آنکه اثری از خود بر جای بگذاریم و اشتباهات مسیر راهمان را اصلاح کنیم برای آیندگان!
همه ما قبل از کنکور ذهنمان درگیر جواب دادن به یک سوال بود «چه رشته ایی را برای ادامه تحصیل انتخاب کنم؟»زمان رسیدن به لحظه انتخاب باز از خود سوال می کردیم«در آینده چه کاره می شوم؟». شاید شما هم مثل خیلی ها قبل از خواب با خود می گفتید«می روم دانشگاه،تخصص و مدرک میگیرم،شغل مناسب پیدا می کنم و تشکیل خانواده می دهم و زندگی ایی دست و پا می کنم برای خودم». آن سال همه فکر و هوشمان شده بود درس و درس و دیگر درس!دیگر از حوادث داخلی و خارجی خبر نداشتیم،کاری نداشتیم چه اتفاقات خوش و یا ناگواری در حال وقوع است! در واقع علاقه ایی هم برای دانستن این موضوعات از خود به خرج نمیدادیم!چون مانعی بود برای رسیدن ب هدفمان که همان قبولی در رشته و دانشگاه مورد نظرمان بود.خلاصه رسید روز اولی که وارد دانشگاه شدیم.خوشحال و خرسند از رشته و دانشگاه بودیم و با صلابت کامل در دانشگاه قدم می زدیم چون وارد محیطی متفاوت از محیط مدرسه شده بودیم!شروع کارمان با تعداد واحد کم و دروس پایه بود،چندان سخت نبود.اماهمین را هم با جدیت می خواندیم،چون برای رسیدن به اینجا تلاش کرده بودیم.بیشتر وقت و برنامه هایمان هم صرف درس می شد،یا درس می خواندیم یا تفریح می کردیم،کاری هم نداشتیم که در جهان چه میگذرد،یا در غزه و فلسطین چه کودک کشی ها که رخ نمی دهد،و یا سرانجام مذاکرات ژنو به کجا رسیده است؟چرا فکر و وقت خودمان را درگیر مشکلات مسلمانان میانمار کنم؟و یا چرا باید به فکر حال و آینده مردمان سومالی باشم؟ اصلا برفرض که دلنگران این موضوعات باشم، از من چه کاری بر می آید؟ برفرض که از دستم کاری هم برآید،مگر فضای حاکم بر دانشگاه و بعضا محیط اجتماع به من اجازه ورود به این مسائل را می دهد؟ در دانشگاه آن چه که مهم است«من و درسم »هستیم.اگر بخواهم در اینجا انرژی و زمانم را صرف این امورات کنم از همکلاسی هایم عقب میمانم،از طرفی کسی هم مرا برای گام نهادن در این مسیر تشویق و همراهی نمی کند و حتی ممکن است نگاه ها به سویم چپ شود.اینجا دانشجوی خوب دانشجویی است که غیر از دغدغه درس و امتحان هیچ دغدغه دیگری نداشته باشد،دانشجوی خوب دانشجویی است که از کنار مشکلات و ضعف های جامعه بی توجه بگذرد و گاها میگ میگ هم کند، درکل دانشجوی خوب دانشجویی است دارای ذهن بسته و جسمی متحرک! یکی از دانشجویان یک دانشگاه ،با وجود سخت گیریهای استادش درس ترمودینامیک را با نمره22گذراند،سپس با بورس دولتی روانه دانشگاه کالیفرنیا شد،در 3سال کارشناسی ارشد و دکتری را تمام کرد،امام بعد از اتمام تحصیلاتش با وجود اصرار و وعده های فراوان دانشگاه های آمریکا،آنجا را رها کرد و برای یاری مستضعفان عازم لبنان شد.خواند،دانشمند شد.پول و ثروت در یک قدمی اش بود امام آرام نگرفت تا آنکه اثری برجای گذارد،که امروز ایران و لبنان و مستضعفان در نبودش اشک بریزند،واز شعله های عدالت طلبی و ظلم ستیزی اش روشنی بگیرند...این چمران است،دانشجوی نمونه ایی که از کنار بی عدالتی ها ظلم و زورگویی ها ساده عبور نکرد،ایستاد و مقاومت کرد.
- ۹۳/۰۵/۲۸
- ۱۰۶۸ نمایش
به جای تبادل لینک با جندین وبلاگ مختلف ، فقط کافیه یک بار وبلاگ خودتون رو اینجا ثبت کنید : www.weblinks.baxiran.com
وبلاگتون به تمامی وب سایت ها و وبلاگ های دیگه معرفی خواهد شد...
( افزایش بازدید پیج رنک وبلاگ شما )
با تشکر | بکس ایران